دستم نه
اما دلم به هنگام نوشتن نام تو می لرزد!
نمی دانم چرا
وقتی به عكس سیاه و سفید این قاب طاقچه نشین نگاه می كنم
پرده لرزانی از باران و نمك
چهره تو را هاشور می زند!
همخا نه ها می پرسند:
این عكس كوچك كدام كبوتر است
كه در بام تمام ترانه های تو
ردپای پریدنش پیداست؟
من نگاهشان می كنم
لبخند می زنم
و می بارم!
حالا از خودت می پرسم!
آیا به یادت مانده آنچه خاك پشت پای تورا
در درگاه بازنگشتن گل كرد
آب سرد كاسه سفال بود
یا شورابه گرم نگاهی نگران؟
پاسخ این سوال ساده
بعد از عبور این همه حادثه در یادت مانده است؟

نظرات شما عزیزان:
arezoo 
ساعت11:21---13 آذر 1390
خیمه عشق حسین زده شد بر دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی
عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما . . .
.
التماس دعا
سارا 
ساعت17:51---10 آذر 1390
وب قشنگی داری مهربان ..........
مهربانی؟؟؟؟؟؟؟ پاسخ: سلام سارا جونم مرسی نظر لطفته گلم مهربان بودن برات عجیب بود!
تو راست می گی مهربانی واقعی تو این دور و زمونه کمه!
ولی من مهربان هستم عزیزم باور کن دوستم
نیلوفر 
ساعت17:24---10 آذر 1390
عالی بود مثل همیشه مهربانم
عطیه 
ساعت13:35---10 آذر 1390
|